loading...
ashariran.rzb.ir
محمد امين نجفي بازدید : 241 چهارشنبه 09 مرداد 1392 نظرات (0)

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    اشعار ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
    546
    آمار سایت
  • کل مطالب : 204
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2520
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 704
  • باردید دیروز : 58
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 848
  • بازدید ماه : 1,815
  • بازدید سال : 19,500
  • بازدید کلی : 429,951
  • کدهای اختصاصی